چون گه گربه است پیکر تو

ای گه گربه خاک بر سر تو

ریش بز بسته ای، برو آقا

بد اگر گفته ام بگو آقا

گه سگ چیست، جسم ناپاکت

پشم آن موی روی ناپاکت

فچه موش خسته ای، آقا

گربهٔ پا شکسته ای آقا

ای سکندر بسی بداندامی

خرک لولهٔ سیه کامی

خویش را زنده می گذاری تو

رگ مردی مگر نداری تو

هجوت ای دزد پربها کردم

دیگرت بر چراغ پا کردم

قلمم باز در سیاهی شد

تو دگر چون سفید خواهی شد

خامه کردم به فکر هجو تو تیز

ای سیاه گریز پا بگریز

السلام ای سیاه ساز و نیاز

به اجازت که هجو کردم ساز

تعداد ابیات منتشر شده : 510165