برین داستان من سخن ساختم

به کار سیاووش پرداختم

یکی داستانست پر آب چشم

دل نازک از رستم آید بخشم

در بسته را کس نداند گشاد

بدین رنج عمر تو گردد بباد

چنین است و رازش نیامد پدید

نیابی به خیره چه جویی کلید

به تو داد یک روز نوبت پدر

سزد گر ترا نوبت آید بسر

نه ایدر همی ماند خواهی دراز

بسیچیده باش و درنگی مساز

چنین گفت بهرام نیکو سخن

که با مردگان آشنایی مکن

یکی دخمه کردش ز سم ستور

جهانی ز زاری همی گشت کور

چو من رفته باشم نماند بجای

وگرنه مرا خود جزین نیست رای

همی گفت اگر دخمه زرین کنم

ز مشک سیه گردش آگین کنم

  • جستجوی رنگ خدا در مولوی
  • جستجوی چو بسی ابلیس آدم روی هست در سعدی
  • جستجوی رنگ خدا در مولوی
  • جستجوی خواهی نامت بود جاودان در سعدی
  • جستجوی نی در همه ی آثار
  • جستجوی زمان در همه ی آثار
  • جستجوی نی در همه ی آثار
  • جستجوی اي دوست در حافظ
  • جستجوی رنگین کمان در همه ی آثار
  • جستجوی تفسیر در مولوی
  • تعداد ابیات منتشر شده : 510165