جهان سربه سر چو فسانست و بس

نماند بد و نیک بر هیچ کس

جهان فریبنده را گرد کرد

ره سود بنمود و خود مایه خورد

برفت و جهان مردری ماند ازوی

نگر تا کرا نزد او آبروی

چو آمد مر آن کینه را خواستار

سرآمد کیومرث را روزگار

به پای اندر افگند و بسپرد خوار

دریده برو چرم و برگشته کار

کشیدش سراپای یکسر دوال

سپهبد برید آن سر بی همال

بیازید هوشنگ چون شیر چنگ

جهان کرد بر دیو نستوه تنگ

به هم برشکستند هردو گروه

شدند از دد و دام دیوان ستوه

ز هرای درندگان چنگ دیو

شده سست از خشم کیهان خدیو

بیامد سیه دیو با ترس و باک

همی به آسمان بر پراگند خاک

تعداد ابیات منتشر شده : 510165