به زیر اندرون آتش و نفط و چوب

ز بر گرزهای گران کوب کوب

بیک سو بر از منجنیق و ز تیر

رخ سرکشان گشته همچون زریر

پس آلود بر چوب نفط سیاه

بدین گونه فرمود بیدار شاه

بد آن منکری باره مانده بپای

بدان نیزه ها برگرفته ز جای

یکی کنده ای زیر باره درون

بکند و نهادند زیرش ستون

دو صد پیل فرمود پس شهریار

کشیدن ز هر سو بگرد حصار

پس منجنیق اندرون رومیان

ابا چرخها تنگ بسته میان

پدید آمدی منجینق از برش

چو ژاله همی کوفتی بر سرش

دو صد چرخ بر هر دری با کمان

ز دیوار دژ چون سر بدگمان

دو صد ساخت عراده بر هر دری

دو صد منجنیق از پس لشکری

تعداد ابیات منتشر شده : 510165