یا رب جان را غذای دانش دادی
دل را دادی ز فیض دانش شادی
یک خفته ز گفته تو بیدار نشد
احسنت کزین فسانه گفتی خفتی
ای فیض بسی موعظه گفتی گفتی
بس گوهر بی نظیر سفتی سفتی
از دوزخ و از بهشت آزاد شدیم
جستیم وصال لا اله الا الله
دیدیم جمال لا اله الا الله
دیدیم جلال لا اله الا الله
این مستی من ز لا اله الا هو
جانم بفدای لا اله الا هو
مستم ز ندای لا اله الا هو
هستم ز برای لا اله الا هو
از مهر علی و مهر اولاد علی است
محصول دو عالم من و حاصل من
مهرت سرشته حق در آب و گل من
جا کرده چه جان بتن در آب و گل من
بنشین چه ترا برگ شود بی برگی
بر مسند فقر پادشاهی میکن