سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

با دل و دست تو هم در عرض اول گشته اند

آب از فوج سراب و بحر از خیل غدیر

محیط بر لکِ پایم نمی رسد به مراتب

غدیر دنیی و آن گه من و غریقِ علایق

از قوی عهدی که کردی بر همه روز غدیر

چون خر از نشتر جهانند و رمانند، ای رسول

تو شیری و همه شیران به پیش تو چو شغال

تو بحری و همه شاهان به پیش تو چو غدیر

هر کسی شعر سراید ولیکن سوی عقل

در به خر مهره کجا ماند و دریا به غدیر

هم دو شد عبد غدیر از آن سبب کز هر کنار

دست بوس عید را الحمدخوان شد مرد و زن

هم درخت از تو چو پیکان و سنان وقت بهار

هم غدیر از تو چو شمشیر و سپر در ماه تیر

د ر به چنین روزی از جهاز هیونان

ساخت نشستنگهی رسول مطهر

حرمت شه را روا بود که ببوسد

صفحهٔ آن تیغ را خدیو دلاور

حال مسمی بگو ز تسمیه بگریز

حل معما بکن زتعمیه بگذر

تعداد ابیات منتشر شده : 510165