چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
با دل و دست تو هم در عرض اول گشته اند
آب از فوج سراب و بحر از خیل غدیر
محیط بر لکِ پایم نمی رسد به مراتب
غدیر دنیی و آن گه من و غریقِ علایق
از قوی عهدی که کردی بر همه روز غدیر
چون خر از نشتر جهانند و رمانند، ای رسول
تو شیری و همه شیران به پیش تو چو شغال
تو بحری و همه شاهان به پیش تو چو غدیر
هر کسی شعر سراید ولیکن سوی عقل
در به خر مهره کجا ماند و دریا به غدیر
هم دو شد عبد غدیر از آن سبب کز هر کنار
دست بوس عید را الحمدخوان شد مرد و زن
هم درخت از تو چو پیکان و سنان وقت بهار
هم غدیر از تو چو شمشیر و سپر در ماه تیر
د ر به چنین روزی از جهاز هیونان
ساخت نشستنگهی رسول مطهر
حرمت شه را روا بود که ببوسد
صفحهٔ آن تیغ را خدیو دلاور
حال مسمی بگو ز تسمیه بگریز
حل معما بکن زتعمیه بگذر