سیمین ساق، بانک شعر پارسی

چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشته‌اید. ما سعی کرده‌ايم شبیه ‌ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.

مرا بینند اندر کنج غاری

شده مولو زن و پوشیده چوخا

تا همه روها کنم به روی دل آرام

گوشۀ عزلت ز کاینات گزیدم

به دیگر وجه رندی پاک باز است

که کنج گلخنش کاشانه باشد

شاخ نارنج و برگ تاره ترنج

نخلبندی نشانده بر هر کنج

چه کنی پیش مُدبری پر درد

در چنین کنج گنج بادآورد

واکش به تسلیکدهٔ کنج تغافل

بشنو من و مای همه چون گوش کر از خود

کنج قفس چو نیک بیندیشی

چون گلشن است مرغ شکیبا را

از کنج سرای آتش اندود

سرگشته برون شتافت چون دود

کنج دل گنجینهٔ معمور اوست

گرچه دل کاشانهٔ ویران بود

کُنج دل گنجخانهٔ شاه است

مخزن پادشاست این دل ما

تعداد ابیات منتشر شده : 510165