شاه معظم اخستان شهر گشای راستین
داد ده ظفر ستان، ملک خدای راستین
رستم کیقباد فر حیدر مصطفی ظفر
همره رخش و دل دلش فتح و غزای راستین
شاه خزر گشای را هند و خزر شرف دهد
بر پسر سبکتکین هند گشای راستین
شاه سکندر هدی، چشمهٔ خضر رای او
بی ظلمات چشمه بین زاده ز رای راستین
پانصد هجرت از جهان هیچ ملک چنو نزاد
از خلفای سلطنت تا خلفای راستین
از شه عیسوی نفس عازر ملک زنده شد
معجزه را همین قدر هست گوای راستین
از گهر یزیدیان زاده علی شجاعتی
کز سر ذوالفقار او زاده قضای راستین
بدر چو شعری سیم بحر چو کسری دوم
دولت ظلم کاه او عدل فزای راستین
حلقهٔ تن عدوی او بر سر شه ره اجل
شه چو سماک نیزه ور حلقه ربای راستین
دزد بیان من بود هرکه سخنوری کند
شاه سخنوران منم شاه ستای راستین
شاه جهان گشای را از شب و روز آن جهان
باد هزار سال عمر، اینت دعای راستین