گفتا که مرو بغربت و می بارید
از نرگس تر بلاله بر مروارید
از هجر تو چیست جز ملامت ما را
کردست درین شهر علامت ما را
با هجر تو کی بود سلامت ما را
بنمود فراق تو قیامت ما را
آن شب که من از فراق تو خون گریم
باری بنظاره آی تا چون گریم
هر لحظه هزار قطره افزون گریم
هر قطره بنوحه ای دگرگون گریم