نور بخشی و رنج کاهی تو
بهتر ار صدهزار ماهی تو
عجبا للمحب کیف ینام
کل نوم علی المحب حرام
پادشاه صفا و سیر و سلوک
بوالحسن مالک الرقاب ملوک
زآب حیوانش حی شود لاشی
و من الماء کل شیئی حی
کنت کنزا که کردگار سرود
قصدش این گنج پاک عرفان بود
کوه پیش من است همسر کاه
با ولای رضا ولی الله
من تو را منقبت کنم شب و روز
خاصه دراینچنین شبی فیروز
شادمان بنگرم دل احباب
به علی و آله الانجاب