کیست آن کس که ز بیداد خواص است خلاص
داد از دست خواص
که خرابی همه از دست خواص است خواص
ور عوامی سقطی گفت درافتد به قصاص
عالمان در پی تحصیل ملاذند و مناص
همچو بر خیل عجم ، نیزهٔ سعد وقاص
این به جان کندن و آن یک به تفنن رقاص
عامی ساده بکوشد به هزاران اخلاص
چه غم ار در شکم بحر بمیرد غواص
خلق در زحمت و او در طلب زر خلاص
خود ز صف خارج و در قهقهه چون زاده عاص
تا که خود در حرم قدس ، شود خاص الخاص
که صدف گم شود ار موج درافتد به مغاص
بشریت را بستند ره استخلاص