ذکر گنج است و گنج پنهان به
جهد کن داد ذکر پنهان ده
به زبان گنگ شو به لب خاموش
نیست محرم درین معامله گوش
به دل و جان نهفته گوی که دیو
نبرد پی بدان به حیله و ریو
نفس را مطلع مساز بر آن
تا نیفتد ز عجب رخنه در آن
بر ملک نیز کشف آن مپسند
ورنه زان راز برگشاید بند
کند آن را پی بقا و ثبات
ثبت در طی دفتر حسنات