سر مقصود را مراقبه کن
نقد اوقات را محاسبه کن
باش در هر نفس ز اهل شعور
که به غفلت گذشت یا به حضور
هر چه جز حق ز لوح دل بتراش
بگذر از خلق و جمله حق را باش
رخت همت به خطه جان کش
بر رخ غیر خط نسیان کش
در همه شغل باش واقف دل
تا نگردد ز شغل خود غافل
دل تو بیضه است ناسوتی
حامل شاهباز لاهوتی
گر ازو تربیت نگیری باز
آید آن شاهباز در پرواز
ور تو در تربیت کنی تقصیر
گردد از این و آن فساد پذیر
تربیت چیست آنکه بیگه و گاه
داریش از نظر به غیر نگاه
بگسلی خویش از هوا و هوس
روی او در خدای داری و بس