ای خداوندان مال الاعتبار الاعتبار
وی خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش از آن کین جان عذرآور فروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فروماند ز کار
احلام نوم او کظلّ زائل
انّ اللبیب بمثلها لا یخدع
غم کی خورد او که شادمانیش تویی
یا کی مرد او که زندگانیش تویی
روضه روح من رضای تو باد
قبله گاهم در سرای تو باد
سرمه دیده جهان بینم
تا بود گرد خاک پای تو باد
گر همه رای تو فناء منست
کار من بر مراد رای تو باد
شد دلم ذرّه وار در هوست
دائم این ذرّه در هوای تو باد