مبر نیرنگ و دستان پیش او کو
به صد نیرنگ و دستانت بسوزد
به دست خویشتن شمعی نیفروز
که در ساعت شبستانت بسوزد
ندارد سودت آنگاهی که یابی
عبید آن نامسلمانت بسوزد