سیمین ساق » مولوی »
دفتر پنجم » بخش ۸۰ - معشوقی از عاشق پرسید کی خود را دوست تر داری یا مرا گفت من از خود مرده ام و به تو زنده ام از خود و از صفات خود نیست شده ام و به تو هست شده ام علم خود را فراموش کرده ام و از علم تو عالم شده ام قدرت خود را از یاد داده ام و از قدرت تو قادر شده ام اگر خود را دوست دارم ترا دوست داشته باشم و اگر ترا دوست دارم خود را دوست داشته باشم هر که را آینهٔ یقین باشد گرچه خود بین خدای بین باشد اخرج به صفاتی الی خلقی من رآک رآنی و من قصدک قصدنی و علی هذا