سیمین ساق » مولوی »
دفتر پنجم » بخش ۱۴۵ - حکایت آن امیر کی غلام را گفت کی می بیار غلام رفت و سبوی می آورد در راه زاهدی بود امر معروف کرد زد سنگی و سبو را بشکست امیر بشنید و قصد گوشمال زاهد کرد و این قصد در عهد دین عیسی بود علیه السلام کی هنوز می حرام نشده بود ولیکن زاهد تقزیزی می کرد و از تنعم منع می کرد