عصای کلیمست این شعر من
که دریا بخشکی چو ساحل کند
یقین بد مرا کآن هنر نیستش
که چیزی ز ممدوح حاصل کند
ندانستم این خاصیت باشدش
که انعام پذرفته باطل کند