در غیابت شد فراقت در مجلس ما
آتش افروز جان های باقی
ای وطن ما جمله از دل برکشیدیم
نالۀ الفراق الفراق الفراقی
چرخ گردون دور وارون هرگز ندارد
بهر آزادگان جز نفاقی
التفاتی کن به حالم ور نه از آن
در جهان بر زنم احتراقی
من همیشه می ستایم ماه و مهرم
در کسوف و در خسوف و در محاقی
از فراقش شد دلم خون، مطرباگو
به آواز ترک و حجاز و عراقی
منزل یار، جای اغیار شد، برآرید
خیر عشاق، جمع مشتاق، چرا ندارید
شوری و شوقی و اشتیاقی
چرخ پرکین، دهر پر شور، هرگز ندارد
جز دو رنگی و رسم نفاقی
ای نگارا، می گسارا، ما را بیاور
شمعی و شهدی اندر اطاقی