شنودند کانجا یکی مهترست

پر از هول شاه اژدها پیکرست

یکایک ز ایران برآمد سپاه

سوی تازیان برگفتند راه

سپه کرده و جنگ را ساخته

دل از مهر جمشید پرداخته

پدید آمد از هر سویی خسروی

یکی نامجویی ز هر پهلوی

برو تیره شد فرهٔ ایزدی

به کژی گرایید و نابخردی

سیه گشت رخشنده روز سپید

گسستند پیوند از جمشید

از آن پس برآمد ز ایران خروش

پدید آمد از هر سویی جنگ و جوش

مگر تا یکی چاره سازد نهان

که پردخته گردد ز مردم جهان

نگر تا که ابلیس ازین گفت وگوی

چه کردوچه خواست اندرین جستجوی

به جز مغز مردم مده شان خورش

مگر خود بمیرند ازین پرورش

تعداد ابیات منتشر شده : 510165