مگر رام گردد برین کیقباد

سر مرد بخرد نگردد ز داد

و گر آزمندیست و اندوه و رنج

شدن تنگ دل در سرای سپنج

بمانیم روز پسین زیر خاک

سراپای کرباس و جای مغاک

سرانجام هم جز به بالای خویش

نیابد کسی بهره از جای خویش

سراینده از سال چون برف گشت

ز خون کیان خاک شنگرف گشت

ببخشیم و زان پس نجوییم کین

که چندین بلا خود نیرزد زمین

و گر همچنان چون فریدون گرد

به تور و به سلم و به ایرج سپرد

بود زخم شمشیر و خشم خدای

بیابیم بهره به هر دو سرای

ازان گر بگردیم و جنگ آوریم

جهان بر دل خویش تنگ آوریم

همان بخش ایرج ز ایران زمین

بداد آفریدون و کرد آفرین

تعداد ابیات منتشر شده : 510165