بود هفت کشور به فرمان تو

غلامیت سالار هر کشوری

نه چون بنده یک شاه را مادحی

نه چون سامری در جهان زرگری

نه از هند رایی است هر بنده ای؟

نه از ترک خانی است هر چاکری؟

چو عنبر دهد بوی خوش خلق او

که بفروزدش خشم چون مجمری

چو فرخنده بزمش بهشتی شود

شود در سخا دست او کوثری

ثواب و عقابش چو شد بامداد

کند صحن میدان او محشری

در آفاق با زور و تدبیر او

کجا ماند از حصن ها خیبری

یکی غنچهٔ گل بود پیش او

گر از سنگ خارا بود مغفری

سرافراز شاهی که اقبال او

دگرگونه زد ملک را زیوری

شگفت آن که با این همه مانده ام

تواند چنین زیست جاناوری؟

تعداد ابیات منتشر شده : 510165