هر دو یکسانند با یک امتیاز

اینکه سگ را پوستینی هست باز

آخر شب این دو بدبخت نژند

زیر دیواری به یکدیگر رسند

هم به پهلویش سگی زار و نزار

خفته در آغوش هم همچون دو یار

خاک ، یخ بست و عزاکردند سر

خاک بر سر طفلکان بی پدر

پس همان بهتر که لب بربندم از گفت و شنید

مستمع چون نیست باری ، خامشی باید گزید

چون که ننهادید بر قانون و بر خویش احترام

مستبدین از شما یک یک کشیدند انتقام

می دهد، هرکه می شود شوهر

به کف اجنبی ، قباله ما

مژده کامروز شد پذیرفته

دعوت ما ز حضرت باری

حکمت حق چنین تقاضاکرد

به خطا نیست حکمرانی او

آه شد اشگ و اشک شد قطره

قطره شد سیل و سیل دریا شد

تعداد ابیات منتشر شده : 510165