گوییم که بیدار شدیم ! این چه خیالست ؟
بیداری ما چیست ؟
وامروز بدیدیم که آن جمله معماست
ازماست که برماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم
تا روز نخفتیم
نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست
اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است
زین قوم شریفست
لیکن چه کنیم ، آتش ما در شکم ماست
ماکهنه چناریم که از باد ننالیم
بر خاک ببالیم
ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنها
یک تن چو موافق شد یک دشت سپاه است
با تاج وکلاهست
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست