تن زان که بجز مهر تواش نیست هوس،
چشم از پی آنک خود ترا بیند و بس
با هر که سخن گویم اگر خواهم و گرنه
ز اوّل سخن نام توام در دهن آید
بر شاخ طرب هزار دستان توایم،
دل بسته بدان نغمه و دستان توایم!
و ز تو بسوی ما نظر آید روزی،
وین انده ما هم بسر آید روزی!
از صداع قیل و قال ایمن شدم
چاره دستان مستان چون کنم؟
و فیه روایة
«یحسن الیه و شر بیت المسلمین بیت فیه یتیم یساء الیه»
از دوست بصد جور و جفا دور نباشم
ور نیز بیفزاید رنجور نباشم
فترکته جرز السباع بنشئه
یضمن قلّة رأسه و المعصم
عدد ها هفده هزار و هفتاد است.
عدد لام الف چهار هزار و هفصد و بیست است.
عدد سین پنج هزار و هشتصد و نود و یک است.
عدد لام سی هزار و چهار صد و سی و دو است.