شاها ، ترا سعادت واقبال یار باد

اندر خوشی خزان تو چون نوبهار باد

چرخ بلند بستهٔ پیمان او شده

اطراف شرق و غرب بفرمان او شده

گسترده در بسیطهٔ آفاق نام اوست

گردون مطیع او و زمانه غلام اوست

شاهی ، که خصم ملک ز مردیش عاجزست

خورشید خسروان جهان شاه اتسزست

آنکس که در حمایت خوارزمشاه نیست

از جور حادثات جهان در پناه نیست

هر که او بندهٔ این حضرت والا بود

همچو من صاب صد نعمت و آلا گردد

ملک آفاق ترا جمله مسلم شده گیر

صدر تو مرجع ذریت آدم شده گیر

نطق با فایده جز وصف ببیانش نبود

بر بی غایله جر فعل بنانش نبود

آن خداوند، کزو روز ضلالت سیهست

قبلهٔ تاجوران اتسز خوارزمشهست

شهریاری ، که بدو رایت دین منصورست

عالم علم و کرم از دل او معمورست

تعداد ابیات منتشر شده : 510165