جز مرادت مرا مرادی نیست
غیر ازین خاطری و یادی نیست
حکم داری به هرچه فرمایی
که عراقی مطیع و مامور است
جز مرادش مرا مرادی نیست
غیر او خاطری و یادی نیست
باشدش هیچ میل و رغبت ما؟
یا فراموش کرده صحبت ما؟
گر ندانی تو این سخن به یقین
رو سریرش به صحن مسجد بین
عاشق از هجر او همی میرد
چوب منبر هوا همی گیرد
عاشقانش چو در حدیث آیند
در و دیوار گوش بگشایند
داند آن کس کزو نشان دارد
که ز شوقش جماد جان دارد
یاد او بر زبان با برکت
چون نبخشد جماد را حرکت؟
چون نیامد به مجلس عشاق
جان بدادند عاشقان ز فراق