گلبن دولت مدام پیش تو بشکفته باد
فی نعم لایزول فی دول لایحون
هر که ز فرمان تو گردن روزی بتافت
گردون از گردنش پاک بپالود خون
آنچه تو جویی ز چرخ و انچه تو خواهی ز دهر
لاشک فی انهم لابد فی ان یکون
خدمتش اصل جلال مدحتش اصل شرف
ای بخرد رهنمای وی به هنر رهنمون
آن شه با علم و حلم آن شه با عدل و داد
فاز لکل العلوم فاق جمیع الفنون
زود شود این شگفت از بر ما ناپدید
روزه شد و عید باز از پسش آمد کنون
آمد عید شریف فرخ و فرخنده باد
فیه کلوا و اشربوا یا ایها الصائمون
ای شاه عدل ورز بگیری جهان به عدل
کاین طالع مبارک تو آسمان گرفت
مردی و داد زود بگیرد جهان همه
آری جهان به داد و به مردی توان گرفت
وز دشمنان دمار برآرند روز جنگ
از مرگ هیچ مرد نخواهد کران گرفت