ز دارالشّفا دفع دردم فرست

ز دستم مده پای مردم فرست

طبیبم تویی نبضِ جانم ببین

دوایِ دل ناتوانم ببین

الهی اگر جرأتی می رود

ز معلول اگر علّتی می رود

ز ما هر چه آید نیاید به کار

چنان کز تو آید ز ما در گذار

الهی به دریای بخشایشم

فرو شوی دامن ز آلایشم

مگردان سیه روی چون دفترم

به اوراق طوبی بپوشان سرم

گرم نا پسندی بر اقلام رفت

حدیث از می و مطرب و جام رفت

الاهی چو از نیّتم آگهی

که خیرست نیّت به خیرم نهی

زهجرت گذشته ده و هفتصد

سر سال نو بسته ام این رصد

حکیمانه شان دفتری ساختم

چنین طُرفه طرزی بپرداختم

تعداد ابیات منتشر شده : 510165