ای نزد من ز جان و دل من عزیز تر

قصدت همه بجان و دل من چرا بود؟

هرگز مباد با تو جفاکار روزگار

ور چه همیشه کار تو با من جفا بود

جانا ، همه خطاب تو با من جفا بود

وز من جفات را همه پاسخ وفا بود

گر بمانیم ز عشقت ، یارا

کس بسیم سره مان را نفروشد

شادم از عشق تو ، هر چند دلم

باغم عشق بجان می کوشد

شخص رنجورم از دست فراق

زهر بر یاد تو چون می نوشد

این همه نامهٔ حسرت خواند

و آن همه جامهٔ محنت پوشد

جانم از عشق تو می بخروشد

دلم از انده تو می جوشد

کم کن جفا ، که از تو بدرگاه تاج دین

گه گه بلطف حال شکایت همی رسد

حسن تو ختم گشت نخواهد ، که هر زمان

در شأن من بحسن صد آیت همی رسد

تعداد ابیات منتشر شده : 510165