صد کعبه و سومنات آبادان است

معمور شود کلیسیایی چه شود

گر دل بردم عشوه نمایی چه شود

یابد دلم از عشوه صفایی چه شود

پیچیدن تن در کفن دیبا چیست

بگذار کفن، سگ استخوان خواهد برد

ای خواجه چو از تو مرگ جان خواهد برد

اسباب زمانه هم زمان خواهد برد

بعد از تو به نزد ماست اسلام عزیز

نازی که ز هم بریزد آن ترک بلند

ای آهوی فتنه سنبلت را به کمند

در دام فریبت اهل ایمان در بند

از معرکه بی زخم برون آید مرد

وز پردهٔ کار غرق خون آید مرد

در علم و عمل چو ذوفنون آید مرد

آرایش بیرون و درون آید مرد

تو سنگ دلی و تهمت بی اثری

بر جلوهٔ حسن بسته ای، شرمت باد

ای آن که ز درد رسته ای، شرمت باد

فارغ ز بلا نشسته ای، شرمت باد

تعداد ابیات منتشر شده : 510165