سیمین ساق » جامی »
دفتر اول
» بخش ۱۷۶ - قصه آن خرس که آبش می برد شخصی تصور کرد که خیکی است پر بار، رفت تا آن را بگیرد، خرس در وی آویخت، آن شخص به وی درماند، دیگری از کناره فریاد کرد که خیک را بگذار و بیرون آی. گفت من او را گذاشته ام او مرا نمی گذارد »
بازدید » 1196