سیمین ساق، بانک شعر پارسی

 
مولوی
سیمین ساق » مولوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۸ - موری بر کاغذ می رفت نبشتن قلم دید قلم را ستودن گرفت موری دیگر کی چشم تیزتر بود گفت ستایش انگشتان را کن کی آن هنر ازیشان می بینم موری دگر کی از هر دو چشم روشن تر بود گفت من بازو را ستایم کی انگشتان فرع بازواند الی آخره » بازدید » 1024

بی خبر بود او که آن عقل و فاد

بی ز تقلیب خدا باشد جماد



آیا این شعر را می پسندید؟

تصویر بیت

مولوی - بی خبر بود او که آن عقل و فاد

شعر با اشتباه تایپی

fd ofv f,n h, ;i Hk urg , thn

fd c jrgdf onh fhan [lhn

ابیات مرتبط

  • تک بیت اندرون تست آن طوطی نهان از مولوی
  • تک بیت آن دمی را که نگفتم با خلیل از مولوی
  • تک بیت چشمشان ناگهان فتاد بر آن از جامی
  • تک بیت معجزه بیند فروزد آن زمان از مولوی
  • تک بیت آن خویشی، چند گوئی آن اویم آن او از خاقانی
  • تک بیت اندر آن صحرا که آن اشتر شتافت از مولوی
  • تک بیت آن بهاران مضمرست اندر خزان از مولوی
  • تک بیت گفت زاهد در سبوها چیست آن از مولوی
  • تک بیت آنچ مقصودست مغز آن بگیر از مولوی
  • تک بیت هر چه عقلت کند بر آن اقبال از جامی

    • تازه ها

  • تک بیت قصبهای زربفت و خزهای نرم از نظامی گنجوی
  • تک بیت هم صحبتان به بازی شطرنج سرخوشند از بیدل دهلوی
  • تک بیت همه از خاطرم گریخته اند از ملک الشعرای بهار
  • تک بیت ندیدند با چرخ گردان نبرد از فردوسی
  • تک بیت تحقیق را به ما و من افتاده اختلاف از بیدل دهلوی
  • تک بیت بر من از لطف آفرین ها گفت از ملک الشعرای بهار
  • تک بیت نیست صادق دشت پیمای طلب را تشنگی از صائب تبریزی
  • تک بیت عیب پوشند و در هنر نگرند از جامی
  • تک بیت پیش آن کس کز دل گرم است در آتش مدام از صائب تبریزی
  • تک بیت در سیاست موافقش دیدم از ملک الشعرای بهار

    • تعداد ابیات منتشر شده : 510165