جهان داری جوان دولت سرافراز عدو بندان
ابوالحارث ملک سنجر خداوند خداوندان
خداوندی که مهر او همی قیصر نهد بر سر
نهد مهر سلیمانی پیامش بر سر قیصر
جلال امت مختار و تاج ملت تازی
کزو باشد بزرگان را بزرگی و سرافرازی
جوانمردی و مردی هست در اخلاق او پیدا
به مردی و جوانمردی ندارد در جهان همتا
کجا تیغ تو بدرخشد بپیراید همی ملت
کجا رای تو بفروزد بیاراید همی دولت
به هرکشورکه بخرامی فتوح تو چنین باشد
تورا از خلق و از خالق دعا و آفرین باشد
بهر جشنی که بنشینی سعادت همنشین بادت
بهر راهی که بِخرامی سلامت راهبر بادت