مشاطهٔ منطق تو کرده
آرایش دختران معقول
رو چهرهٔ نازک شریعت
مخراش به ناخنان معقول
بر سفرهٔ حکمت آزمودند
بس بی نمک است نان معقول
سر بر نکنی به عالم قدس
از پایهٔ نردبان معقول
کز منهج حق برون فتاده ست
آمد شد رهروان معقول
نقد دغلی به زر مطلاست
در کیسهٔ زرگران معقول
در خانهٔ دین نخواهی آمد
ای مانده بر آستان معقول
اینجا که منم بهار شرع است
و آنجا که تویی خزان معقول