جان به یاد لبت، شکر خاید
دل به دندان غم، جگر خاید
ظن سیری مبر که لقمهٔ خام
بخت پیر است و دیرتر خاید
لب شادی ببست یک چندی
عرفی اکنون لب دگر خاید