یاران به رنگ رفته دو روزم مثل کنید
تمثال من کم است گر آیینه تل کنید
انجام این بساط در آغاز خفته است
شام ابد تصور صبح ازل کنید
یک گام پیش از آب در این ورطه آتش است
فکری به سیر عبرت حوت و حمل کنید
گر دستگاه چینی بی موست اعتبار
رفع هوس به خارش سرهای کل کنید
بی ضبط حرص پیش نرفته است سعی خلق
تدبیر پای لنگ به بازوی شل کنید
این پشت و پهلویی که بمالید بر زمین
دلاک امتحانی رفع کسل کنید