وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً (۱) ببادهای فرو گشاده پیاپی پیوسته.
وَ النَّاشِراتِ نَشْراً (۳) و بفریشتگان آن کراسه گشایندگان خواندن را.
إِلی قَدَرٍ مَعْلُومٍ (۲۲) تا باندازه ای دانسته و هنگامی نامزد کرده.
«فَقَدَرْنا» اندازه اندازه نهادیم فَنِعْمَ الْقادِرُونَ (۲۳) نیک مقدّر که مائیم.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۲۸) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
انْطَلِقُوا إِلی ما کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ (۲۹) روید بآنچه می دروغ شمردید.
کَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (۳۳) گویی که شتران سیاه اند.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۳۴) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۳۷) ویل آن روز دروغ زن گیران را.
هذا یَوْمُ الْفَصْلِ ایشان را گویند این روز داوری برگشادن است.