با حسن چو لطف یار کردی،
ای جان بنگر چه کار کردی؟!
دل را به سخن گشاد دادی
دی را به نفس بهار کردی
با چاکر خرد خود بسی لطف،
ای صدر بزرگوار کردی
از نامهٔ خود طویلهٔ در
در گردن روزگار کردی
چون دست عروس نامه ای را
از خامه پر از نگار کردی