ای پادشاه، اگر نظر لطف می کنی
زان روی پرده دور کن، این انتظار چیست؟
ما در حصار این فلک تیز گردشیم
وز جان بی خبر که: برون از حصار چیست؟
تا کی دویدنت به یسار از یمین چنان؟
نادیده این قدر که یمین از یسار چیست؟
گر جاهلی، ز راهرو کاروان بپرس
ورعارفی، بگوی که تا: اصل کار چیست؟
برما هزار گونه مباهات می کنی
ای مدعی بگو که: یکی از هزار چیست؟
امر رموز «لیسک فی جبتی» چه بود؟
آن گفتن «اناالحق» و منصور و دار چیست؟
هر جزو را که باز شمردم حقیقتست
گر راه برده ای به حقیقت، به یار، چیست؟
ای زاهد، ار به سر عبادت رسیده ای
شرط نماز و روزهٔ لیل و نهار چیست؟
فرمان که می دهد به مکافات نیک و بد؟
مخلوق را درین بد و نیک اختیار چیست؟
از جای آمدن تو اگر واقفی به عقل
در باز گشتن این فزع و زینهار چیست؟