گَرْد از رخِ آستین به آزَرْم فشان،

کان هم رخِ خوب نازنینی بوده است.

* هر ذره که بر روی زمینی بوده است،

خورشید رُخی، زُهره جَبینی بوده است،

و آنگه زِ برایِ خشتِ گورِ دگران،

در کالبدی کشند خاکِ من و تو.

از تن چو برفت جان پاک من و تو،

خشتی دو نهند بر مَغاکِ من و تو؛

من در عجبم ز میفروشان کایشان

به زانکه فروشند چه خواهند خرید

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید

بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید

بسیار لب چو لعل و زلفین چو مشک

در طبل زمین و حقه خاک نهاد

آنکس که زمین و چرخ و افلاک نهاد

بس داغ که او بر دل غمناک نهاد

پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است

گردنده فلک نیز بکاری بوده است

تعداد ابیات منتشر شده : 510165