گو به ساقی، کز ایاغی، ترکن دماغی
زان شرابی که شب مانده باقی
با مجلس شوری ز عارف گو جز این کار
فردا اگر کار دگر کردی نکردی
از تارک شاه قدرقدرت اگر دور
این تاج با دست قدر کردی نکردی
در سایۀ این شاخه هرگز گل نروید
با تیشه قطع این شجر کردی نکردی
در کینه خواهی خرابی های ایران
ما را به شه گر کینه ور کردی نکردی
پیش ملل شرمندگیمان کُشت زین روی
ما را از این شرمنده تر کردی نکردی
از این سپس میدان شاهان جهان را
گر از حلب تا کاشغر کردی نکردی
تا ابد شد، تا ابد شد، مقهور
ملت از سلطنت و شاه و شاهنشاه وز امپراطور
سر زد اقبال، سر زد اقبال، از رایت فتح،
آیت مهدی جمهوریت عصر منصور
از سروش، از سروش آسمانی،
نغمه های روح بخش پهلوی بشنو از دور