بکوشی کنون تا همی خویشتن را

جز آن نام نامی دگر گسترانی

عدوی تو خواهد که همچون تو باشد

به آزاده طبعی و مردم ستانی

پدر شهریار جهانداری و تو

ز دست پدر شهریار جهانی

ز فضل و هنر چیست کان تو نداری

ز علم و ادب چیست کان تو ندانی

زهی بر خرد یافته کامگاری

زهی بر هر یافته کامرانی

جهان را همه فتنهٔ خویش کرده

به نیکو خصالی و شیرین زبانی

همه نهمت و کام او خوبکاری

همه رسم و آیین او خسروانی

چرا بر دل خسته از بهر راحت

ثناهای قطب المعالی نخوانی

من از رشک قد تو دیدن نیارم

سهی سرو آزادهٔ بوستانی

گرفتم که من دل ز تو برگرفتم

دل من کند بی تو همداستانی؟

تعداد ابیات منتشر شده : 510165