به رفعت با فلک دمساز گردان

بدچرخ از جنابش باز گردان

خم ایوان شاه کامران را

ابواسحاق سلطان جهان را

خدایا تا خم طاق دو رنگی

گهی رومی نماید گاه زنگی

ملک او تا به حشر باقی باد

مهر و ماهش ندیم و ساقی باد»

بنده آن سرخ ریش مظلوم است

که ز انعام شاه محروم است

گفت ما خود در این شمار نه ایم

در دو گیتی به هیچ کار نه ایم

مردکی سرخ ریش حاضر بود

چنک در ریش زد چو این بشنود

باز ریش سیاه روز امید

باشد اندر پناه ریش سفید

ریشهای سفید را ز گناه

بخشد ایزد بریشهای سیاه

«عالمی برفراز منبر گفت

که چو پیدا شود سرای نهفت

تعداد ابیات منتشر شده : 510165