طلب ز هرچه تسلی شود غنیمت گیر

به جوع می مکد انگشت خوبش طفل رضیع

به خویش گر نرسی آنقدر غرابت نیست

که سرکشیده ای از کارگاه صنع بدیع

نشسته ای ز دل تنگ بر در تصدیع

دمی که واشود این قفل عالمیست وسیع

پیکرت خم کرد پیری از فنا غافل مباش

سخت نزدیکست بیدل سجده با ساز رکوع

سرکشیها زبن ادا آغوش رحمت می شود

دیگر ای غافل چه می خواهی ز اعجاز رکوع

راست می تازم چو اشک از دیده تا دامان خاک

بر نمی دارد دماغ سجده ام ناز رکوع

گر منافق از تواضع صاحب دین می شود

تیغ هم خواهد نمازی شد به پرواز رکوع

ما ضعیفان را به سامان سلیمانی بس است

سجده ایجاد نگین و خاتم انداز رکوع

شخص تسلیمی ز پرواز هوسها شرم دار

با هوا کاری ندارد سرنگون تاز رکوع

پیچ و تاب موجها یکسرگهرگردیدن است

سجده انجام است هر جا دیدی آغاز رکوع

تعداد ابیات منتشر شده : 510165