چو بشنید خسرو ببخشود سخت

بران خوبرویان برگشت بخت

هم آن کن که پرسد ز تو کردگار

نپیچی ازان شرم روز شمار

ترا شهریارا جز اینست جای

نماند کسی در سپنجی سرای

که از شهریاران سزاوار نیست

بریدن سری کان گنهکار نیست

بخواری و زخم و بخون ریختن

چه بر بی گنه خیره آویختن

ببد کردن جادو افراسیاب

نگیرد برین بیگناهان شتاب

همه پاک پیوستهٔ خسرویم

جز از نام او در جهان نشنویم

کنون از پی بیگناهان بما

نگه کن بر آیین شاهان بما

چنین زندگانی همی مرگ اوست

شگفت آنک بر تن ندردش پوست

بتاراج داده کلاه و کمر

شده روز او تار و برگشته سر

تعداد ابیات منتشر شده : 510165