مرا گر محرمی بودی که رازم با تو بر گفتی
نبایستی به خونِ دل جگر خوردن ز حیرانی
آیا این شعر را می پسندید؟
lvh 'v lpvld f,nd ;i vhcl fh j, fv 'tjd
kfhdsjd fi o,kِ ng ['v o,vnk c pdvhkd