با لشکر عشق تو مرا پیکارست
تا کشته شوم که کشته را مقدار است
گر کشته دست را دیت دینارست
مر کشته عشق را دیت دیدار است
شراب از خون و جام از کاسه سر
بجای بانگ رود آواز اسبان
بجای دسته گل دسته تیغ
بجای قرطه بر تن درع و خفتان