از غیر جدا شدن سر میدانست
کار آن دارد که در خم چوگانست
لبیّک عبدی و انت فی کنفی
فکلّما قلت قد علمناه!
سلنی بلا حشمة و لا رهب
و لا تخف، اننی أنا اللَّه!
لو علمنا ان الزیارة حق
لفرشنا الخدود ارضا لترضی
رفتار بتان خوب بر خاک حرام
من دیده زمین کنم تو بر دیده خرام
ما وحد الواحد من واحد
اذ کلّ من وحّده جاحد
توحید من ینطق عن نعته
عاریة أبطلها الواحد
توحیده ایاه توحیده
و نعت من ینعته لاحد!