چنانچه بیت یا مصرع درخواستی خود را در نتایج زیر پیدا نمی کنید به دو منظور است ؛ یا منتشر نشده است و یا آن را اشتباه نوشتهاید. ما سعی کردهايم شبیه ترین نتایج را بر اساس جستجوی شما نمايش دهيم.
گر تو درین فن کنی اندیشه چست
از تو شود خواستهٔ من درست
حاجبی آمد بشتابندگی
داد نویدم به صف بندگی
جسم سخن را به هنر جان دهی
شرح ملاقات دو سلطان دهی
گفت که : ای ختم سخن پروران!
ریزه خور خو آنچهٔ تو دیگران
از دل پاکت که هنر پرور ست
همت ما را طلبی در سرست
پس در ره تو ز تیزهوشی
بیهوده بود سخن فروشی
نمی داند مه نامهربانم
که دور از روی خویش بر چه سانم؟
کشت خال لب توام، آری
مگس شهد زهردار بود
آموختنش، کجا بود هوش؟!
کاموخته می کند فراموش
می رسد، گر دلم کند فریاد
لیک فریادرس نمی بیند